
واژه دیپلماسی (Diplomacy) از سوی بعضی از مورخان، علاجی برای جنگ از جانب تمدن های کهن در نظر گرفته شده است. برخی از همین نویسندگان مدعیاند که از نظر سابقه، «بیزانس» مادر دیپلماسی به معنای اعم کلمه است. البته این نگاه تاریخی غرب محورانه به دیپلماسی چندان با واقعیات تاریخی همراه نیست و نمیتوان آنرا محدود به تمدن باختر دانست.
تعریف دیپلماسی، بر حسب مشرب ها و مکتب های گوناگون، متفاوت است. واژه دیپلماسی در واقع مجری سیاست خارجی در چارچوب دکترین سیاست خارجی هر کشور است. در این معنا دیپلماسی بیشتر جنبه ای عملیاتی دارد تا نظری. در این معنا، تعاریف متعددی را برای دیپلماسی ذکر کرده اند. فنون و تکنیک های سیاست خارجی در برخورد با سیستم بین المللی و یا فن ارتباط با دیگر کشورها. اما در یک تعریف جامع از دیپلماسی می توان گفت: که دیپلماسی روشی است برای حل و فصل مسائل مربوط به روابط خارجی دولت به وسیله گفتگو یا هر روش مسالمت آمیز دیگر، در این تعریف سه نکته قابل توجه است.
اول اینکه دیپلماسی در امور مربوط به سیاست خارجی دولت است نه امور داخلی آن. دوم دیپلماسی از طریق گفتگو و مذاکره یعنی از طریق مسالمت آمیز چهره می نماید و زور در آن جایی ندارد. سوم اینکه دیپلماسی روشی است برای حصول نتیجه و هدف مورد نظر.
دیپلماسی هم علم است و هم هنر که باید فرد دیپلمات در زمان و مکان بتواند برای تحقق آرمانها و اهداف سیاست خارجی و کشور خود بهره برداری کند. در این معنا برخلاف تصور رایج انعطاف پذیری و قواعد ثابت این فن، مهارت، هنر و علم نباید چنین القا کند که باید حصول نتیجه – هرچه باشد، منظور باشد. در نگاه اسلامی دیپلماسی مبتنی بر توحید، قاعده نفی سبیل، راهبرد دعوت، اخترام به همزیستی مسالمت آمیز، راهبرد صلح و حتی جهاد است.
دیپلماسی برابر آنچه که در قانون اساسی و سایر منابع بالا دستی در جمهوری اسلامی تبیین گردیده است، فقط در چهارچوب امکانات مجاز و شرعی، ممکن و میسراست. در این نگاه، دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید در چهارچوب سه اصل بنیادین عزت، حکمت و مصلحت پشتیبان آرمانها و اهداف سیاست خارجی و گفتمان جمهوری اسلامی ایران مانند جهان شمولی، ظلم ستیزی، حمایت از مظلومان و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی در خارج از مرزها باشد.
در این برداشت از دیپلماسی، وزارت خارجه، دولت و سایر نهادهای متولی باید از عزت و حقوق شهروندان ایرانی فارغ از نوع نگاه آنها به حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی در خارج از قلمروی جغرافیایی کشور دفاع کنند. با این حال، سیاست خارجی دولت یازدهم علیرغم اسطوره سازیهای رسانه ای از آن در برخی محافل، حداقل در عمل چندان موفق عمل نکرده است. این روزها آنقدر در فضای شبه روشنفکری و دانشگاهی از اقدامهای دیپلماتیک جناب ظریف اسطوره سازی شده که هرگونه انتقادی با ناجوانمردانه ترین حملات رسانه ای پاسخ می گیرد. مزین کردن نام وزیر امور خارجه با القابی چون امیر کبیر، مصدق و کنار هم گذاردن نام ایشان با حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خود بخشی از این کارکردهای رسانهای است که توسط جریانی خاص هدایت میشود.
اما ورای این اسطورهسازی ها و تعارف ها، دیپلماسی خارجی دولت یازدهم به نوعی از عدم توازن مبتلا است. مشکلی که برخی آنرا برجام زدگی نیز مینامند. در این کارکرد و کنشگری، علم و هنر وزارت خارجه در بیش از سی ماه اخیر تنها معطوف به توجه به برجام و تقریباً کوتاه آمدن در همه چیز برای نشان دادن تعامل ایران و پذیرش نظلم لیبرال دموکراسی معنا یافته است. در این نگاه، آمریکایی لاتین به عنوان عمق راهبردی ایران در کنار مرزهای آمریکا در سالهای گذشته برای رضایت آمریکا و عدم تحریک تندروها در این کشور تقریباً به فراموشی سپرده شده است. امروز آمریکای لاتین به حیات خلوت آمریکا و حتی محل فروش کالاها و خدمات رقبایی چون ترکیه و عربستان سعودی بدل شده است. در چند سال اخیر ریاض و آنکارا به عنوان رقیب جمهوری اسلامی به ترویج قدرت نرم خود در این منطقه مشغول شدهاند.
جالب آنکه به راحتی آب خوردن و با لابی آل سعود در سازمان کنفرانس اسلامی بی سابقهترین و شدیدترین بیانیه بر علیه ایران صادر می شود و دیپلمات های ما دست بر روی دست گذاشتهاند و حتی اقدامی برای بالا بردن هزینهی مادی و معنوی سعودی ها انجام نمیدهد. حتی نماینده ایران در همین اجلاس نامی از عربستان در سخنرانی خود نمی برد. شوربختانه امروز لبخندهای آقای دیپلمات به نام اصول دیپلماسی مدرن و حرفه ای با تبلیغات رسانهای به خورد افکار عمومی داده می شود و بسیاری از واقعیت ها دیده نمی شود.
در مثالی دیگر، وزیر امور خارجه در شب بازداشت ملوانان آمریکایی طی برخی گزارش ها که تاکنون نیز تکذیبیهای بر آن نیز مشاهده نشده است ضمن زیر پاگذاردن دستور صریح رهبری در خصوص عدم مذاکره با آمریکاییها در موضوعات غیرهسته ای، در مدت کمتر از 10 ساعت پنج تماس تلفنی با جان کری در مورد آزادی ملوانان آمریکایی برقرار می کند!
وزیر محترم امور خارجه برای آزادی ملوانان آمریکایی تا صبح رنج بیداری را برای خود می خرند اما حاضر به تماس و پیگیری به همان نسبت برای تحت فشار قرار دادن حکام آل سعود در محیط بینالملل و حمایت از هموطنان خود نمی شود. هنوز با گذشت چندین ماه حتی اقدام جدی برای پیگیری حقوقی حادثه حج و فرودگاه جده در مراجع بینالمللی برای احقاق خق هموطنانمان صورت نگرفته است. با کمال تأسف چندین سال است که صدها هموطن ما در زندانهای مخوف ترکمنستان، مالزی و... زندانی هستند اما دریغ از فعالیتی عملی برای کاهش نگرانی خانوادههای آنها و یا برای آزادیشان. پیش از این نیز در خصوص کشتی امداد رسان به مردم بیپناه یمن نیز نگرانی دولت یازدهم از به خطر قرار گرفتن مذاکرات هستهای باعث شد که طی تماس جان کری خواسته ی سعودی ها و آمریکایی ها تمام و کمال اجرایی شود!
اعجاب آورتر آنکه جناب ظریف پس از اعدام شیخ نمر از سوی رژیم عربستان سعودی پس از گذشت بیش از 60 ساعت از توهین های پیاپی وزیر اموز خارجه آل سعود، آن هم به اتخاذ موضعی نه چندان محکم در برابر جنجال های رسانه ای و دیپلماتیک سعودی ها می پردازند. همین رفتار سوال برانگیز در خصوص تعرض به دو نوجوان هموطن در فرودگاه جده نیز قابل رد یابی است. به طور مثال وزیر امور خارجه در حاشیه اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس و طی مصاحبه ای مدعی می شوند که پس از آن حادثه، علیرغم درخواست ها برای قطع رابطه دیپلماتیک با عربستان سعودی من مانع این اتفاق شدم!
گروهی از تحلیلگران درست بر اساس همین انتقادها است است که مدعی اند که به علت دیپلماسی ضعیف وزارت خارجه در برابر اقدام های ریاض شاهد قَلَیان احساسات بخش هایی از افکار عمومی و در نتیجه حوادث تلخ در تجمع های اعتراضی در مقابل امکان دیپلماتیک رژیم عربستان سعودی در تهران و مشهد بودیم.
http://www.ghasednews.com/fa/tiny/news-7742
ارسال نظر